آزمون معنی لغات زبان آلمانی - خانواده (Großfamilie)
یادگیری زبان آلمانی، مسیری جذاب برای ورود به دنیای فرهنگ و ارتباطات است. یکی از اولین و مهمترین گامها در این مسیر، آشنایی با واژگان پایهای مانند اعضای خانواده است. این کلمات، نه تنها برای مکالمات روزمره ضروریاند، بلکه به شما کمک میکنند تا ساختار جملات و قواعد دستوری را نیز بهتر درک کنید. در زبان آلمانی، هر اسم دارای یک جنسیت (مذکر، مؤنث یا خنثی) و یک حرف تعریف (der, die, das) است که نقش مهمی در جملهسازی دارد.
این آزمون آنلاین برای سنجش سطح دانش شما در این زمینه طراحی شده است و بهصورت اختصاصی برای سایت ذهنی باز تهیه گردیده است. با تسلط بر این کلمات، میتوانید بهراحتی درباره خانواده خود صحبت کنید و روابط اجتماعی خود را گسترش دهید.
واژگان اصلی: اعضای نزدیک خانواده
آشنایی با اعضای اصلی خانواده، نقطه شروع مناسبی است. در ادامه، کلمات کلیدی را به همراه حرف تعریف و مثالهای کاربردی میبینید. به یاد داشته باشید که حرف تعریف، بخش جداییناپذیر از هر اسم است و باید همراه با آن آموخته شود.
- پدر: der Vater - Der Vater kocht das Abendessen. (پدر شام را میپزد.)
- مادر: die Mutter - Die Mutter liest ein Buch. (مادر یک کتاب میخواند.)
- برادر: der Bruder - Mein Bruder ist sehr groß. (برادرم خیلی قدبلند است.)
- خواهر: die Schwester - Ich habe eine ältere Schwester. (من یک خواهر بزرگتر دارم.)
- پسر: der Sohn - Der Sohn spielt im Garten. (پسر در باغ بازی میکند.)
- دختر: die Tochter - Ihre Tochter singt sehr schön. (دختر او خیلی زیبا میخواند.)
- والدین: die Eltern (جمع) - Meine Eltern fahren in den Urlaub. (والدین من به تعطیلات میروند.)
- بچهها: die Kinder (جمع) - Die Kinder gehen zur Schule. (بچهها به مدرسه میروند.)
در زبان آلمانی، مانند بسیاری از زبانهای دیگر، کلمات مربوط به خانواده دارای جنسیتهای مختلفی هستند. بهطور کلی، کلمات مذکر از حرف تعریف der و کلمات مؤنث از die استفاده میکنند. برای کلمات جمع، همیشه از حرف تعریف die استفاده میشود، بدون توجه به جنسیت اصلی کلمه.
| واژه آلمانی | حرف تعریف | معادل فارسی |
|---|---|---|
| Opa | der | پدربزرگ (غیر رسمی) |
| Oma | die | مادربزرگ (غیر رسمی) |
| Großvater | der | پدربزرگ (رسمی) |
| Großmutter | die | مادربزرگ (رسمی) |
| Onkel | der | عمو/دایی |
| Tante | die | عمه/خاله |
| Neffe | der | خواهرزاده/برادرزاده (مذکر) |
| Nichte | die | خواهرزاده/برادرزاده (مؤنث) |
خانواده گسترده: فراتر از حلقه نزدیک
آشنایی با واژگان مربوط به خانواده گسترده (Großfamilie) دانش شما را غنیتر میکند. این کلمات به شما امکان میدهند تا درباره خویشاوندان دورتر نیز صحبت کنید. به مثالهای زیر دقت کنید تا نحوه استفاده از آنها در جملات را بهتر درک کنید.
- پدربزرگ و مادربزرگ: die Großeltern - Meine Großeltern besuchen uns oft. (پدربزرگ و مادربزرگم اغلب به ما سر میزنند.)
- عمو و عمه: der Onkel und die Tante - Der Onkel schenkt mir ein Buch. (عمو به من یک کتاب هدیه میدهد.)
- پسرعمو/پسرخاله و...: der Cousin - Mein Cousin spielt Fußball. (پسرعمویم فوتبال بازی میکند.)
- دخترعمو/دخترخاله و...: die Cousine - Ihre Cousine lebt in Berlin. (دخترعمویش در برلین زندگی میکند.)
با تمرین مستمر و استفاده از این واژگان در جملات مختلف، میتوانید آنها را در حافظه بلندمدت خود تثبیت کنید. یک روش مؤثر، ساختن جملات ساده درباره خانواده خودتان است. همچنین، تلاش کنید تا کلمات را در دستههای مذکر، مؤنث و جمع دستهبندی کرده و همراه با حرف تعریفشان به خاطر بسپارید.
به خاطر داشته باشید که قواعد جمع در زبان آلمانی میتواند پیچیده باشد و برای هر کلمه متفاوت است. در این مرحله، تمرکز اصلی بر یادگیری فرم مفرد و سپس فرم جمع کلمات پرکاربرد است. با تکرار و تمرین مداوم، این واژگان به بخشی طبیعی از دایره لغات شما تبدیل خواهند شد و مسیر یادگیری زبان آلمانی را برای شما هموارتر خواهند کرد.